از دعا تا تخلیه تهران؛ نسخه‌های عجیب برای بحران آب

وقتی رئیس شورای شهر نسخه‌ی دعا و رئیس‌جمهور نسخه‌ی تخلیه‌ی تهران را به جای برنامه و راه‌حل تجویز می‌کنند، در واقع فاجعه‌ای بزرگ‌تر از خشکسالی رخ داده است فاجعه‌ی فروپاشی عقلانیت در سطوح تصمیم‌گیری. کم‌آبی در ایران پدیده ی تازه نیست؛ دهه‌هاست کارشناسان هشدار داده‌اند که سیاست‌های بی‌رویه‌ی سدسازی، برداشت‌های بی‌حساب از منابع زیرزمینی، نابودی پوشش گیاهی و توسعه‌ی شهری بی‌ضابطه پیکره‌ی آب این سرزمین را از درون خسته و فرسوده کرده است. اما به جای گوش سپردن به علم و تجربه، مدیران ما مدام تصمیم‌های هیجانی و عوام‌پسندانه می‌گیرند؛ گویی با ذکر و خروج دسته‌جمعی از شهر همه چیز به حالت اول بازمی‌گردد.

این نگاه فرافکنانه و احساساتی نه فقط بی‌اثر است، بلکه خطرناک است؛ چون ریشه‌ی بحران را پنهان می‌کند و مردم را از مطالبه‌ی سیاست‌های عقلانی دور می‌سازد، دعا، به‌عنوان یکی از کهن‌ترین واکنش‌ انسانی در برابر اضطراب و بحران، حق مسلم هر شهروند است؛ زیرا ریشه در امید، ایمان و تلاش انسان برای ارتباط با نیروهای بزرگ‌تر از خویش دارد. انسان در لحظه‌های بحرانی، طبیعی است که از طریق دعا و نیایش آرامش بجوید و به تقدیر نگاه اخلاقی بدهد. هیچ جامعه‌ای را نمی‌توان از دعا و معنویت محروم کرد؛ همان‌طور که هیچ بحران ملی را نمی‌توان بدون همبستگی روحی مردم از سر گذراند. دعا می‌تواند نیروی روانی و اجتماعی برانگیزاننده‌ای باشد، می‌تواند افراد را گردِ هم بیاورد و احساس مشترک مسئولیت در برابر زمین، آب، و آینده بسازد. از این زاویه، دعا نه تنها مذموم نیست، بلکه در بعد فرهنگی بخشی از سرمایه‌ی همبستگی ملی محسوب می‌شود. اما همان‌طور که ایمان نمی‌تواند جای علم را بگیرد، دعا نیز جایگزین تدبیر نیست.

وقتی مدیران سیاسی و شهری بحران کم‌آبی را به دعا حواله می‌دهند، در واقع بار مسئولیت علمی و مدیریتی خود را به دوش مردمی می‌گذارند که نه اختیار تصمیم دارند و نه ابزار اجرا. دعا ممکن است ذهن را آرام کند، اما تانکرهای آب را پر نمی‌کند، سیستم فرسوده لوله‌کشی را اصلاح نمی‌کند، و برنامه‌ی توسعه‌ی پایدار نمی‌سازد. استفاده از دعا به‌عنوان نسخه مدیریتی، عملاً نوعی فرار از پاسخ‌گویی است؛ همانند آنکه پزشکی به جای درمان علمی به بیمار بگوید فقط دعا کند. مدیریت آب نیازمند علم، اصلاح الگوهای مصرف، برنامه‌ی کشاورزی و شهری هوشمند و تصمیم‌های سخت اما مسئولانه است؛ نه شعارهای معنوی برای توجیه عجز مدیریتی. دعای مردم محترم است، اما از مسئولان انتظار می‌رود پیش از آنکه دست به آسمان بلند کنند، پای خود را بر زمین واقعیت و کارایی محکم کنند. وقتی کشور با یکی از سخت‌ترین بحران‌های زیست‌محیطی تاریخ خود روبه‌روست، وقت آن است که سخن از مدیریت علمی گفته شود، نه از خالی کردن پایتخت هر چند در این روزها خیلی از اقدامات حل بحران کم ابی، تاریخ مصرفش گذشته است اما بایستی بپذیریم که بی‌تدبیری امروز نتیجه‌ی انکار دیروز است.

مسئولانی که با واکنش هیجانی ازمهاجرت میلیون ها جمعیت پایتخت سخن می گویند و یا نسخه ی دعای باران می نویسند، خود کسانی‌اند که سال‌ها سیاست‌های غلط را اجرا و منابع را نابود کردند. بحران آب، محک و ملاک سنجش بلوغ سیاسی و تعهد دولت به آینده ملت است؛ و این مسئولان با قرار گرفتن در نقش مدیریت نمایشی بجای مدیریت علمی، نمره‌ی مردودی در این آزمون اخلاقی کسب کرده اند.

*جامعه شناس

۲۳۳۲۳۳

کد خبر 2140825

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *